۱۳۹۴ دی ۱۸, جمعه

ایران - سو قصد به نگار حائري زنداني سياسي سابق از خانواده مجاهدین



رژیم زهر خورده آخوندی که از هیچ فشاری روی مردم فروگزاری نمی کند  نسبت به خانواده مجاهدین دیوانه وار آنها را زیر فشار و تهدید می گذارد. اعم از زندان ، شکنجه ، تهدید و سوقصد به آنها: 
نگار حائري حقوقدان، وکيل دادگستري و زنداني سياسي سابق، پس از تهديدهاي پي در پي در ۲۶ آذر ماه سال جاري از سوي سرنشينان و افراد ناشناس در خودروي پژو ۴۰۵ مشکي با شيشه هاي دودي تعقيب و در خيابان شهرآرا پس از خارج شدن از ماشين، خودروي مربوطه با سرعت و به عمد با او برخورد کرده و متواري شده است. در پي اين برخورد اين زنداني سياسي سابق به بيمارستان منتقل و پس از ساعاتي بستري، معاينات اوليه، پيدايش کبودي و خون مردگي ها در نقاطي از بدن و شکستي در دست راست و پاي چپ از بيمارستان مرخص شد.
اين زنداني سياسي سابق که پيش‌تر پيشينه‌ هايي همچون ۸ ماه بازداشت در زندان شهر ري (قرچک ورامين) و آزادي با وثيقه‌اي ۲ ميليارد توماني در پرونده‌اش را دارد، چندي پيش در روز دوشنبه ۲۸ ارديبهشت ماه ۱۳۹۴ طي تماس تلفني جهت پاسخ به پاره اي از ابهامات به دادسراي اوين احضار و پس از مراجعه با برخورد نامناسب و توهين‌آميز در مقابل مادرش بازداشت و مدت يک روز را در بند نسوان اين زندان و ۹ روزديگر را در يکي از بندهاي انفرادي اين زندان مورد بازجويي، شکنجه، فشار و تهديد بازجويان قرار گرفت و در نهايت پس از گذشت ۱۰ روز بازداشت، ظهر روز چهارشنبه ۶ خرداد ماه ۱۳۹۴ از زندان اوين آزاد شد.
“در هنگام بازجويي به نگار اتهام اينکه او در حال تهيه و تدارک راه‌ حلي براي خروج از ايران و نقشه فرار احتمالي است، زده شد و براي معرفي رابط‌هاي احتمالي و افراد کمک‌کننده او را تحت فشار قرار داده بودند. از او در خصوص ارتباطاتش پرسش کرده و بازجويان به شدت وي را مرعوب و تهديد کرده‌ بودند. نگارنيز تمام اتهامات انتسابي را رد کرد ولي با رفتار خشونت‌آميز بازجو مواجه شده بود. موکت کف‌پوش سلول نگار در طول بازداشت آخرش بسيار کثيف بود و او مجبور شد روي موزائيک هاي سرد سلول بخوابد. به اين علت در طول آن مدت و پس از آزادي تا مدت ها دچار بدن‌درد شديد بوده است. در مدت اين بازداشت امکانات بهداشتي و نظافت در اختيار نگار قرار نداشت و او به دليل دو بار ضربه محکم لگد بازجو به پهلويش تا مدت ها دچار درد شديد، تهوع و بي‌حالي بوده است.”
“اجازه کار براي اين حقوقدان ممنوع شده و حتي حق مشاوره به موکلان و مراجعينش را نيز ندارد. نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي از او خواسته‌اند که تحت هيچ شرايطي از شهر تهران خارج نشود.”
پيش تر «نگار حائري» در ۱۱ ارديبهشت ماه ۱۳۹۰ به همراه مادر خود «آريا الماسيان» به اتهام “هواداري از سازمان مجاهدين خلق و خروج و ارسال فيلم «محسن دگمه چي» از زندان” بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوين منتقل و در ‌‌نهايت در ۲۱ خرداد ماه ۱۳۹۰ با قرار وثيقه ۵۰ ميليون توماني آزاد شد.
پروانه وکالت وي پس از آزادي به مدت ۱۰ سال به حالت تعليق در آمد و کانون وکلاي دادگستري با وجود دارا بودن مدرک فوق ليسانس به وي برگه اي دادند که تنها اجازه مشاوره حقوقي زير نظر يک وکيل پايه يک دادگستري را مي داد.
همچنين مادر او خانم «آريا الماسيان» پس از آزادي، از محل کار خود در بيمارستان “دي” اخراج شد.
«نگار حائري» همچنين در آزمون ورودي مقطع دکترا رشته حقوق هم شرکت نمود و با وجود قبولي، از سوي هسته گزينش سازمان سنجش، از ادامه تحصيل محروم شد.
وي بار ديگر در تير ماه ۱۳۹۱ به اتهام جعل سند (پروانه مشاوره حقوقي) و به اتهام دادن مشاوره حقوقي به خانواده زندانيان سياسي بازداشت شد و پس از بيش ۱۶۰ روز بازداشت آزاد شد.
اين وکيل دادگستري ابتدا به اتهام اينکه پروانه مشاوره حقوقي خود را جعل نموده، به اداره آگاهي شاهپور منتقل مي‌شود اما پس از ۲۴ روز بازداشت و اثبات واقعي بودن پروانه مشاوره حقوقي، او را به زندان قرچک ورامين و سپس بند ۲۰۹ زندان اوين منتقل مي‌کنند.
« نگار حائري» در طول اين مدت در اداره آگاهي شاهپور مورد ضرب و شتم شديد و برخورد فيزيکي از سوي مامورين اين اداره قرار گرفته بود و به همين دليل پس از انتقال به بند ۲۰۹ اوين به بيمارستان مدرس تهران اعزام شد. او مدت ۱ روز را در بيمارستان مدرس بستري و تشخيص پزشکان التهاب شديد کليه بر اثر ضربات ناشي از ضرب و شتم اعلام شد.
«نگارحائري» در طول ۲۴ روزي که در آگاهي شاهپور بازداشت بود در يک سلول کثيف ۶ متري به همراه ۱۴ زنداني با جرايمي همچون جيب بري و سرقت هم‌ سلول بوده است.
موهاي سر اين حقودان و زنداني سياسي سابق به علت وضعيت بهداشتي بازداشتگاه شپش گذاشت که به همين دليل پس از انتقال او به بند ۲۰۹ موهاي سر او را از ته تراشيدند.
پس از انتقال « نگار حائري» به بند ۲۰۹ اوين، پرونده وي به شعبه ۶ بازپرسي دادسراي “مقدس” اوين ارجاع و در ‌‌نهايت در تاريخ ۱۳ آذر ماه ۱۳۹۱ با توديع قرار وثيقه ۳۰۰ ميليون توماني از زندان آزاد مي‌شود.
او مجددا در تاريخ ۲۰ اسفند ماه ۱۳۹۱به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به رياست قاضي «پير عباس» احضار و حکم پنج سال تعليق گرفت.
وي بار ديگر در ۴ خرداد ماه ۱۳۹۳ از سوي مامورين امنيتي بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوين منتقل و پس از تحمل سه هفته بازداشت در بند ۲۰۹ به زندان قرچک ورامين منتقل شد.
«نگار حائري» در طول زنداني بودنش در زنان قرچک ورامين بارها به تحريک زندانبانان از سوي زندانيان عادي اين زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته بوده است.
او پس از تحمل حدود ۸ ماه بازداشت در زندان شهر ري (قرچک ورامين) در۶ اسفند ماه ۱۳۹۳با توديع وثيقه دو ميليارد توماني از زندان آزاد شد.
اين وکيل دادگستري بارها از سوي قاضي «پيرعباس» به علت دادن مشاوره حقوقي رايگان به خانواده هاي زندانيان سياسي و اعدام شدگان، و کساني که حکومت در حقشان اجحاف مي‌کرده مورد بازخواست قرار گرفته است.
«نگار حائري» پس از آزادي اش مجددا جهت رسيدگي به پرونده و محاکمه در اول ارديبهشت‌ماه ۱۳۹۴، از سوي شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به رياست قاضي «ابوالقاسم صلواتي» احضار و پس از حضور، برگزاري دادگاه به دلايل نامعلوم از سوي بازپرس و قاضي مربوطه، لغو و به اين زنداني سياسي سابق گفته شد “با تماس تلفني و يا احضاريه، تاريخ جديد دادگاه به شما ابلاغ خواهد شد.”
«نگار حائري» بار ديگر جهت بررسي پرونده در ۱۲ آبان ماه سال جاري احضار و پس از حضور به علت برگزاري دادگاه «بابک زنجاني»، دادگاه نامبرده لغو و به روز ديگر پس از تماس از سوي مسوولين موکول شد.
اين حقوقدان و زنداني سياسي سابق، همچنان ممنوع‌الفعاليت بوده و هم‌اکنون در شهر تهران اقامت دارد.
«ماشاءالله (حميد) حائري» پدر نگار نيز پس از اعتراضات مردمي به انتخابات رياست جمهوري سال ۱۳۸۸ و تظاهرات ۶ دي‌ماه (عاشورا)، به اتهام “هواداري از سازمان مجاهدين خلق” بازداشت و به اعدام محکوم شد. حکم صادره براي او بعدها در دادگاه تجديد نظر به ۱۵ سال زندان کاهش يافت.
«ماشاءالله حائري» زنداني سياسي پيشين محبوس در بند ۴ سالن ۱۲ زندان رجايي شهر کرج، پس از برگزاري دادگاه در۲۰ آبان ماه سال جاري در شعبه ۵۴ دادگاه انقلاب به رياست قاضي «پورعرب»، به علت شرايط بد جسمي و عدم تحمل ادامه حبس و همچنين با اعمال ماده ١٣٨ قانون اساسي عصر روز دوشنبه ۱۴ دي ماه از زندان آزاد شد.
 خانم مریم رجوی در کنفرانس بحران تروریسم و افراطی گری در شورای اروپا – استراسبورگ گفتند:‌
........... خطاست اگر فکر کنیم که کشتار بیش از 200 هزار سوری، فقط این کشور را در ویرانی و مصیبت فرو می‌برد.؛ خیر، می‌بینیم که در برابر دیدگان همگان، آتش این جنگ به همه جا سرایت می‌کند: از ایران به عراق، از آن جا به سوریه و لبنان و فلسطین، سپس به یمن و کشورهای دیگر؛ آنچنان که تا قلب اروپا هم امتداد پیدا می‌کند.
این تعرض، در اصل تعرض نیرویی است که برای خود، حیات و آینده‌یی در این عصر نمی‌بیند. از این رو به جنگ سرنوشت رو آورده است.
تاکتیک محوری‌اش اين است که بی‌محابا به جنایت علیه بشریت دست می‌زند. از قتل عام 30 هزار زندانی سیاسی واسیدپاشیدن به چشم و صورت زنان در ایران، تا گردن زدن اتباع غربی در سوريه، و از کوچ دادن اجباری مسیحیان در عراق ، تا قتل عام خبرنگاران در فرانسه. هیچ آتش‌بس یا محدودیت و کاهش و اعتدالی هم نمی‌پذیرد؛ زیرا حیاتش در تعرض است و تا زمانی که وجود دارد، به جنگ و گسترش آن ادامه می‌دهد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر