۱۳۹۵ فروردین ۱۹, پنجشنبه

ایران - خاطره ای کوتاه از زهیر ذاکری همیشه رزم آور

زهیر در سال ۱۳۵۵ در تهران در خانوداه ای مجاهد متولد و از تولدش درون سازمان بزرگ شد. پسر بچه ای آرام و زیرک و هوشیار و ساکت بود. 
 فاز سیاسی سال ۵۸ سه سال بیشتر نداشت با خواهر کوچکش از خانه بیرون رفته بود و در حال بازی مسیر خانه را گم کرده و نمی توانست به خانه برگردد . لازم به ذکر است در همان اول انقلاب هم خانه اشان از دست مزدوران خمینی مخفی بود و کسی آدرس آنرا نداشت. همانجا تصمیم می گیرد که اسم خودش و خواهرش را تغییر داده اگر کسی سئوال کرد نگوید زهیر و زینب چون اسم شناخته شده ای بود در حال گشتن و پیدا کردن خانه اشان هر کس از او سئوال می کند اسم جدیدی که برای خودش و خواهرش مشخص کرده بود را می گفت. پلیس به او مراجعه می کند که کمکش کند از اینکه خانه اشان لو نرود پاسخ می دهد خودم می توانم بروم.  بعد از چند ساعت گشتن خانه اشان را پیدا کرده و به خانه بر می گردند. 



سال ۶۹ که سازمان بچه ها را در جنگ خلیج برای دور بودن از خطرات به خارج می فرستاد زهیر که ۱۴سال بیشتر نداشت زیر بار حرف هیچکس حتی پدرشسردار ارتش آزادی ابراهیم ذاکری نرفت و گفت می خواهد رزمنده ارتش آزادیبخش باشد هر چه به او فشار آوردند که برود و درسش را ادامه بدهد قبول نکرد. او همیشه بزرگتر از سنش و قابل اتکاتر از سنش بود.
حالا این زهیر جوانی قوی و شجاع و جنگنده شده بود با تمام ویژگیهای یک مجاهد خلق.
قابل توجه که مادر بزرگ زهیر مادر ذاکری بدست دژخیمان ولایت فقیه اعدام شد. 

ادامه در لینک  

سخنرانی خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران در مراسم گرامیداشت شهیدان حماسه فروغ اشرف
#ایران #زهیرذاکری #تهران #فروغ_اشرف #ولی_فقیه #خمینی 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر